جمعه, ۲۸ آذر ۱۳۹۳، ۰۶:۵۳ ب.ظ
سرزمینی از آشفتگی ها و ناآرامی ها را می توان محمولی دانست برای کج خلقی های بچه گانه ی آدم هایی که تحت فشار هوای منجمد شده ی درونشان ، در اسارت ظاهر ، ایده هایی را بروز می دهند که تصویری خام از به روز بودن را ارائه می دهد.
خروجی های این سرزمین آشفته هر چه باشد قابل تحمل است مگر اینکه با فرض عالم تام بودن شروع به هرزه گویی هایی کند که حیثیت گوینده را به عنوان انسان به خاک دهد! و با وارد شدن در مسیر حب و بغض قدرت چسبندگی به شعور را بالجمله نابود سازد.
اینکه آدم ها در سرزمین آشفته ی خود به دنبال تجسس در زیر و بم لایه های کفران و گناه هستند ، زیاد دور از خصوصیات فراهم آمده در روحیاتِ زیست مادی نیست! اینکه من دوست داشته باشد به هزار دلیل گفته و ناگفته و هزار شرایط خواسته و ناخواسته و هزار فصل ناقص و مُعِّد از حرامیات لذت ببرد ساخت عاری را شکل می دهد که هر چند غیر خوب است اما در همین حد توسعه یافته و در همین سطح گیر و دارِ رفتن و آمدن، همیشه راهی را برای بازگشت باز می گذارد.
اینکه آدمی به اندازه ی درک و فهم خود از لذت ، لذت را تجربه کند نه شایسته ی تقدیر است و نه شایسته ی تکفیر! اینکه او به هزار ترفند و شیوه ی زیباشناسانه حس را وارد فضاهای اختلاط کند تا جایی قابل تحمل است که جوگیرانه پشت پا به هر چه اصالت دارد نزند!!!
همیشه و در همه حال؛ می شود شیطان شد. شیطان شدن خطری است همراه آدمی ، اما شیطان هم که شدی نباید فراموش کنی اجازه ی زنده ماندنت تا قیامت در سرزمین اراده ی خداست!
به زمین که نگاه کنی به راحتی می فهمی باید نسبت به تردیدهایت شک کنی، حتی بدون شک کردن هم می توانی جانب احتیاط را نگاه داری برای روز مبادا!
آخر زمین، این سنگ ۶,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰ کیلوگرمی، بی هیچ واسطه ای معلّق در هوا است، که تو به احوالاتش فکر کنی، تا ناشیانه خود را به پوچ واره ها نسپاری.
با این حال تو که می خواهی طور دیگری باشی باش، اصلن روز و شب را هم نبین ، به تعداد ستاره های آسمان هم فکر نکن؛ اما مراقب باش چه می گویی. مراقب باش زیر چتر شهوات برای روزگارت سایبانی از جهل نسازی تا آنجا که به خاطر چند ثانیه حسِ لذتِ رانده شده ! نور را فراموش کنی.
-
۶
۰
- ۹۳/۰۹/۲۸
پاسخ:
خسته شدم
چهار لیوان آب خوردم تا تمرکز کنم ، مطمئنم یه نصفه لیوان نوشابه اندازه این چهار لیوان آب کارایی داشت ! حیف که تو ترکم !!!
عجیب حس ننوشتن اومده اونم کجا وسط کار
پاسخ:
عدم تمرکز ، خواب آلودگی ، سر و صدا البته تا همین چن دیقه پیش که تموم شده الان !
پاسخ:
اگه اینا اسباب هیس باشه که دیگه هیچی
من زیادی زبون درازی می کنم پس
پاسخ:
به شرطی که خواب آلو نشه آدم
پاسخ:
سلام
واقعن لحنش عصبانیِ الان ! من عصبانی نبودم ها! شاید یه جور حس حرص خوردن بوده باشه بیشتر که زده بیرون از متن!
سکوت نه !
آرامم
پاسخ:
سلام
چی چهار شیش نه ؟
خط سوم ؟ Oo
نه!!!
پاسخ:
باشه تشکر می کنیم از قلم و نوشته هاشون!!!
میگن وزنش اینقده دیگه !
هیچ کدوم !!!
سلام
گاهی اوقات خدا رو فراموش می کنیم ،
منظور متن رو گرفتین آیا ؟
پاسخ:
3پاس گذاریم شدید !!! الان خوبه خوشحال شدین ! یا بازم میاین بگین تشکر کنم ! :)
تشکر
پاسخ:
این متن یه خرده برای شما ثقیل می باشد !
مفهومش نه ها! متنش !!
طولانی که نبود ولی از اون یه جوری هاست
پاسخ:
اون که بله :)
نظر شما چی هستش !
شما گرفتین به چه روحیه و خصوصیت انسانی اشکال وارد شد آیا ؟
پاسخ:
عکس زیبا بود بسیار
همون عکس حس آرامش میده آیا ؟
پاسخ:
حس غرور این مدلی هم خوبه
پاسخ:
به هر حال در گناه رفتن هم میشه توسعه دیگه منتهی توسعه منفی !
بله بازگشت به سوی خدا! " شما متوجه شدید اصل مطلب رو ، یا بهتر بگم تونستم برسونم اونی رو که می خواستم بگم "
پیچشش ، نمی دونم اصلن خوب بود این پیچشش؟ اولش نمی خواستم اینجوری بشه ولی شد!
شکوهش رو خوب اومدید
پاسخ:
این رو که من خودم گفتم :)
منظورتون گزاره ی منطقی هستش ؟ الان عقل خودبنیان رو مقابل علم با تعریف جدید گذاشتید ؟
پاسخ:
یا اصلن وقتی می خوای گناه کنی و گناه رو دوس داری لازم نیست ؛ یه اصل دیگه ای رو بریزی به هم ! برو گناهت رو بکن ! اینکه خوب رو خوب بدونیم و بد رو بد و جایگاه هر کدوم رو بفهمیم خیلی خوبه
نمی دونم چرا وقتی می خوام توضیحش بدم سخت می گیرم به خودم
پاسخ:
عقل خود بنیان عقل ارسطویی عقل در فلسفه اسلامی
علم مبتنی بر تجربه
دارم سعی می کنم حفظی جاتم یادم بیاد Oo
باید برم دوباره جزوه هام رو بخونم!!! :)
سوالم بپرسم دیگه واقعن چرا به اینجا رسیدید ؟
پاسخ:
خب الان دیگه حل شد شکر خدا
پاسخ:
حقیقتش رو بخواید من خودم هم نفهمیدم اینا چی میگن
همین قد که فمهیدم دو تا بحث هستش خدا رو شکر
الان من یه چیزی بگم اشتباه در بیاد چی ؟ کی مسئول هستش واقعن ؟
نیاز به مطالعه داره برای خوندن و بازگشت حفظی جات که اینم وقت می خواد
پاسخ:
سلام
میگم عادت کردم به این موضوع ! قبل از شما هم بعضی ها سابقه اشو دارن! باید شماها رو بذارم تو یه لیست به نام : سابقه دارها!
بهله ! همچین آدم تنبلی هستم من ! قدر اون یکی رو هم بدونید!!!
پاسخ:
از رو دست کی دقیقن ؟
و
بهله در مقابل متن های شما! " میشه این نسبت به آن یا آن نسبت به این " " در اصل اصن متن کوتاه و بلند ما نداریم داریم "
...
الان شما با خوندن متن به خودتون شک کردید؟ البته این که بد نیست خیلی هم خوبه! ولی من اصلن منظورم به شما یا فرد دیگه ای نبوده !
...
چ ربطی ؟
....
الان اینی که میگن طرف احمقِ یا میگن طرف جاهلِ ، دو تاست یعنی ؟ احمق همون جاهلِ ، جاهل همون احمق دیگه نیست ؟
اینی که شما میگید یه بحث دیگه ای هستش ، همون جاهل قاصر و جاهل مقصرِ!
اما من کلن یه موضوع دیگه ای مد نظرم هست ! به نظرمم میرسه اصلن نتونستم برسونمش !
در حقیقت موضع بر می گرده به افرادی که دوس دارن گناه کنن، از یه گناهی لذت می برن، خب لذت ببرن ، اصلن برن گناه کنن با این فرض که آقا من دارم گناه می کنم خودمم می دونم کارم اشتباه هست ، از جهان معنویات هم عذرخواهی می کنم !
نه اینکه به خاطر این لذت گناه بیام بگم خدا! چی هست ؟ دین ، داریم اصن ؟ خلاصه ریشه دین و خدا و اسلام رو بزنم که چی می خوام برم فلان لذت رو ببرم! من میگم ادم نباید به این مرحله برسه ! می خوای گناه کنی ،مرد باش گناهت رو بپذیر ، چرا خودزنی می کنی دیگه!
پاسخ:
سلام
ایام تسلیت !
نه اشتباه شد ! :) " ایام شهادت نخند، بله ببخشید"
خب چی می گفتم! اصن من مقصرم خوبه
پاسخ:
واق عن ؟Oo
آخر صفر !
پاسخ:
چی رو دقیقن نمی دونید والا !
پاسخ:
سلامت باشید
خب من وقتی دیدم شما هستید ایام شهادت رو تسلیت گفتم !
بعدشم گفتم درباره اینکه تنبل هستید اشتباه شد همین
در پناه حضرت باران پایدار باشید ان شاء الله
پاسخ:
آهان از این جهت ! فکر کردم در حال و هوای متن جای دیگه ای خوندید
_ - _ -
به هر حال موضوع این نیست ، هر چند خودش جای بحث داره
_ - _ -
خب منم همین رو گفتم ، نگفتم گناه باعث انکار دین میشه ! اصن میگم ربطی به هم نداره!
اینکه زندگی سالمی داره ولی خدا رو نشناسه هم موضوع بحث نیست !
فقط یه گروه هستن که می مونه !
گاهی اوقات آدم ها قدرت دووم آوردن در تعبد رو ندارن! اصولن ساخت عارشون طوری شده که نمی تونن شریعت رو اون جور که باید رعایت کنن! یا اصلن به مزاجشون خوش نمیاد
اینجور موقع ها شروع می کنن به هرزه گویی ! بدون فکر و تعقل فقط دنبال همون مقصد خودشون که ، حالا یه فعل یا لذت گناه گونه هست میرن !
راحتش میشه این: یکی میگه من حوصله ندارم نماز بخونم " این شد یه بحث "
یکی دیگه میگه اصلن نماز و دین قبول ندارم " اینم یه بحث دیگه است "
به نظر من چرا پیش میاد!
ممکنه تعلق انسانی به یه گناه خاص ، ایجاد علاقه در وجودش به اون گناه ، انسان رو تو مسیری بندازه که به شریعت پشت کنه ، وقتی که نگاه درستی نسبت به دین براش ایجاد نشده باشه
پاسخ:
دست شما تشکر
خوش به حال اوشون :)
الکی که نه ! هیچ وقت این کار رو نمی کنم !!! ولی مجبور چرا برای نوشتنش
پاسخ:
اللهم صل علی محمد و آل محمد
پاسخ:
سلام
علینا بالتوفیق
پاسخ:
بسیار شعر زیبایی نوشتید
سلام و رحمه الله
عالی بود
پاسخ:
سلام
بر شما هم تسلیت
محتاج دعا
پاسخ:
سلام
آپی یا احمد ؟ :)
میام
پاسخ:
من تو دنیا یه سه نقطه بیشتر نمی شناسم ! پس شما اگه اوشون نیستید ها حداقل یه نشان دیگه ای انتخاب کنید آیـــــا! :)
بعد شما همیشه از این کتابا می خونید ؟
بی ربط نیست که عین ربطِ!!!
در حقیقت این مطلبی که شما نوشتی یه جور راهکار عملی معقولِ ! آدم بی غرض به راحتی می تونه درک کنه که افراط تو هر مساله ای نتیجه ای جز نابودی نداره! حالا این نابودی می تونه نابودی لذت باشه ! شما یه فردی رو تصور کنید که قرمه سبزی زیاد دوس داره ، حالا هر روز خدا ناهار و شام قرمه بخوره مسلم هستش که حس لذتش نابود میشه!
انسان عاصی و گناه کار هم باید بفهمه که گناه کردن با این وضع : روحیاتِ زیستن مادی تا یه حدی قابل پذیرشِ
پاسخ:
هان؟ کتاب درسی Oo مجهول بودنم خوب نیست! اینجا همه چیز به اندازه کافی جعلی هست !!!
از روی ip میشه به شرطی که ip سر از رومانی در نیاره!!!
پاسخ:
واق عن ! نمی دونستم ها! خوب شد یادآوری کردین :)
هر دوتاش بدِ ، مهم اینه که هم خانواده هستن
پاسخ:
الان خوشحالی ip رومانی استفاده می کنی :)
یه سوال بپرسم صادقانه جواب می دید؟
پاسخ:
الان تنظیمات رو ببرم رو حالتی که فقط آن هایی که ثبت نام کرده اند ! واسه نظرات
چطوری نظر میذارین هان ؟
پاسخ:
صادقانه جواب ندادین دادین ؟
پاسخ:
منظورم این نبود !
منظورم این بود که اگه تنظیمات رو تغییر بدم و شما نتونید نظر بدید واقعن براتون مهم نیست ! که اونجوری نوشتید! برای همین اولش گفتم صادقانه جواب بدین
پاسخ:
واقعن می تونن !
بذار امتحان کنم
من تا حالا امتحان نکرده بودم
امتحان کردم
اگه تنظیم کنم فقط اونایی که تو بیان هستن می تونن نظر بذارن !!!
پاسخ:
چه فرقی داره
ولی نمی بندم نگران نباشین
اصن اینجا آزادی فوران می کنه شدید
بهره بردن از صفات پشت هم برای القای معانی معمولا سبب گم شدن خط اصلی مطلب میشه...
اما شما تونستید هم صفت پشت صفت بکار ببرید و هم مطلب رو پیش...
آفرین!!!